satansim عشق - نفرت -شعر -جملات قصار-و .... این یک آزمون استاندارد روان شناسی است. شما باید خودتان را در هر یک از ده موقعیت زیر تصور کنید و گزینه مناسب خودتان را پیدا کنید و علامت بزنید... بعد از آن، باید نمره مناسب خودتان را در پرانتز انتهای هر گزینه بخوانید و مجموع نمرات تان را حساب کنید تا بفهمید که آیا شما از آن آدم هایی هستید که زیر فشارهای زندگی، به هم می ریزند و تسلیم می شوند یا این که با صبر و اعتماد به نفس، در برابر مشکلات زندگی مقاومت می کنید و می ایستید. ▪ فرض کنید کارفرمایتان از شما می خواهد به دفتر او بروید و هنگامی که شما را در دفترش می بیند، با لحن تندی با شما برخورد می کند. شما در این حالت، کدامیک از کارهای زیر را انجام می دهید؟ ۱) احساس شکست و تحقیر می کنید و هنگامی که به محل کارتان برمی گردید، ماجرا را برای بقیه همکاران تان هم تعریف می کنید. (۲ نمره) ۲) به محل کارتان برمی گردید و سعی می کنید همه چیز را فراموش کنید. (۵ نمره) ۳) موضوع را با یکی از صمیمی ترین دوستان تان در میان می گذارید و سعی می کنید با کمک او راه حلی برای مشکل تان پیدا کنید. (۷ نمره) ▪ فرض کنید که یک هفته است وارد محل کار جدیدی شده اید اما هر چه تلاش می کنید، نمی توانید با هیچ کدام از همکاران جدیدتان دوست شوید. چه کار می کنید؟ ۱) حوصله تان از این کار جدید سر می رود. دیر سر کار می روید و زود برمی گردید. (۲ نمره) ۲) کارتان را به درستی انجام می دهید اما هم زمان به دنبال کار مناسب تری هم می گردید. (۵ نمره) ۳) سعی می کنید بفهمید که مشکل از شماست یا همکاران تان. سعی می کنید علت این نوع رابطه را کشف کنید و راه حلی برایش پیدا کنید. (۷ نمره) ▪ فرض کنید چند ساعت روی یک پروژه وقت گذاشته اید اما کامپیوترتان دچار مشکلی می شود و تمام اطلاعاتی که روی سیستم ذخیره کرده بودید، از دست می رود. آن وقت شما ... ۱) دل تان می خواهد با مشت به صفحه مونیتور بکوبید و آن را خرد کنید. (۲ نمره) ۲) با عصبانیت از محل کارتان بیرون می آیید و از صحنه دور می شوید. (۵ نمره) ۳) ناراحت می شوید اما به این فکر می کنید که از چه راهی می شود دوباره این اطلاعات را به دست آورد و ذخیره کرد. (۷ نمره) ▪ فرض کنید که یک هفته برای پروژه تان زحمت کشیده اید و فقط چند ساعت دیگر تا موعد تحویل پروژه، وقت دارید اما هنوز قسمت هایی از کارتان مانده است که باید کامل شود. چه کار می کنید؟ ۱) می خواهید کارتان را تمام کنید ولی آن قدر هیجان زده و عصبی هستید که نمی توانید روی کارتان تمرکز کنید. (۲ نمره) ۲) با خودتان می گویید: شاید بد نباشد اگر کمی هم استراحت کنم. (۵ نمره) ۳) با خودتان می گویید: «من که تا اینجا آمده ام، این چند ساعت را هم کار می کنم» و بعدش هم تصمیم می گیرید کارتان را به اتمام برسانید. (۷ نمره) ▪ فرض کنید کارفرمایتان شما را از سر کارتان اخراج می کند. چه کار می کنید؟ ۱) آنقدر نگران و پریشان می شوید که شب خواب تان نمی برد. (۲ نمره) ۲) تصمیم می گیرید که چند روزی از کار به دور باشید (مثلا بروید مسافرت) و بعدش برگردید و به یک شغل جدید فکر کنید. (۵ نمره) ۳) نیازمندی های روزنامه را باز می کنید و به دنبال کار می گردید و از طریق دوستان و آشنایان تان هم جویای کار می شوید. (۷ نمره) ▪ فرض کنید در ارتباط با صمیمی ترین دوست تان دچار شک و تردید شده اید. چه کار می کنید؟ ۱) مدام به این فکر می کنید که دوست تان قصد دارد شما را فریب بدهد و به شما خیانت کند. (۲ نمره) ۲) ارتباطتان را با او قطع می کنید. (۵ نمره) ۳) تصمیم می گیرید با او حرف بزنید و بفهمید که مشکل کجاست. (۷ نمره) ▪ فرض کنید رابطه تان با صمیمی ترین دوست تان به هم خورده است. آن وقت شما... ۱) خودتان را به بی خیالی می زنید و می گویید تقصیر خودش بود! (۲ نمره) ۲) سعی می کنید با دوست دیگری، یک ارتباط صمیمانه برقرار کنید. (۵ نمره) ۳) سعی می کنید بفهمید مشکل تان کجای کار بوده و اگر رفع شدنی است، مشکل را رفع کنید؛ وگرنه، در ارتباط های بعدی، بیشتر دقت کنید. (۷ نمره) ▪ شب است و شما دارید در بزرگراه رانندگی می کنید که ناگهان اتومبیل تان دچار مشکل می شود و در تاریکی تنها می مانید. آن وقت شما... ۱) وحشت می کنید که مبادا به شما حمله کنند یا ماشین تان را بدزدند. (۲ نمره) ۲) ماشین را قفل می کنید و برای کمک گرفتن به نزدیک ترین محل می روید. (۵ نمره) ۳) سعی می کنید از ماشین های دیگر کمک بگیرید. (۷نمره) ▪ دارید درست رانندگی می کنید اما ماشین پشت سرتان دستش را گذاشته است روی بوق و می خواهد از شما سبقت بگیرد. چه کار می کنید؟ ۱) می گذارید رد شود ولی به او ناسزا می گویید. (۲ نمره) ۲) اهمیت نمی دهید چون هنوز فاصله اش با شما زیاد است. (۵ نمره) ۳) کنار می کشید تا از شما سبقت بگیرد و رد شود. (۷ نمره) ▪ پلیس دارد به اشتباه شما را جریمه می کند در حالی که شما اطمینان دارید هیچ خلافی مرتکب نشده اید. چه کار می کنید؟ ۱) با پلیس جر و بحث می کنید و به او می گویید به هیچ عنوان این جریمه را قبول نخواهید کرد. (۲ نمره) ۲) می دانید که بحث کردن با او هیچ فایده ای ندارد و به همین خاطر جریمه را سریع قبول می کنید. (۵ نمره) ۳) سعی تان را می کنید که در کمال آرامش او را متقاعد کنید اما وقتی می بینید که او به هیچ وجه، قبول نمی کند جریمه را قبول می کنید. (۷ نمره) ● تفسیر آزمون به کسانی که در این آزمون، بیشتر از ۶۵ امتیاز آورده اند باید تبریک گفت و آنهایی هم که امتیازشان بین ۳۰ تا ۶۵ شده است، باید بدانند که در مواجهه با استرس های زندگی شان کمی مشکل دارند و بهتر است درباره راه های مقابله با استرس بیشتر مطالعه و تمرین کنند. تست جالب روانشناسی
۲) آیا تا به حال با دیدن فیلم ترحم انگیزی به گریه افتاده اید؟!
۵) اگر در ابتدای آشنایی با نامزدتان او بخواهد دست شما را بگیرد چه واکنشی نشان می دهید؟ ۶)آیا شما فرد شوخ طبعی هستید؟
۸) اگر امکان داشت دوباره به دنیا بیایید دوست داشتید چه جنسیتی داشته باشید؟
شخصیت نوع سه؛ شخصیت نوع چهار؛ خنده زوركی: نیشخند كنترل شده است که تا چشم ها گسترش نمی یابد. دهان كجی: گوشه لب ها را مانند پوزخند به عقب برده و دندان ها را نمایان می گرداند. تبسم با دهان گشوده: دندان های بالا نمایان شده و به شخصی كه با شما گفتگو می كند می فهماند كه مایل هستید بیشتر با او آشنا شوید. تبسم با لبان بسته: این لبخند تنها برای ادای احترام و ادب و نزاكت است. در هم كشیدن لب ها: هرگاه فردی لب هایش را در هم كشید به مفهوم آن است كه طرف مقابل اش را جذاب و دلربا یافته. لب های سفت و جمع شده: دال برتنش و عدم پذیرش است. جویدن لبها: وقتی فردی لب پایین خود را جویده و سرش را تكان می دهد نشانگر خشم فرد است. تماس با لب 1: هرگاه انگشت اشاره به طور عمودی برای لحظه ای به طرف بالا آید می گوید: ساكت باش. تماس با لب 2: ولی هرگاه انگشت اشاره به لب پایین تماس پیدا كند و دهان اندكی باز شود مفهومش چنین است: "می خواهم با شما صحبت كنم". ..................................................
1...صدای خنده زنان، آهنگینتر از مردان است
جنگهای صلیبی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها به جنگهای صلیبی (ابهامزدایی) رجوع شود.
درسال ۱۰۹۵ میلادی جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان آغاز شد.
جنگهای صلیبی به جنگهایی گفته میشود که در آن مسیحیان با مسلمانان طی چندین دوره برای به دست آوردن بیت المقدس مبارزه کردند نخستین کسی که پرچم جنگ را برافراشت مردی از افراد کلیسا بود به نام ادمار دو لوپویی. جنگهای صلیبی نه جنگ است که در جنگ اول و چهارم هیچیک از پادشاهان اروپایی دخالت نداشتند و فقط نجبا و اصیل زادگان بودند که بر صلیبیها فرمانروایی میکردند. غیر از جنگ اول در باقی جنگها مسیحیان از مسلمانان شکست خوردند. در سال ۱۰۹۵ میلادی پاپ اوربانوس دوم همه مسیحیان اروپایی را مجبور کرد تا علیه ترکان مسلمان قیام کنند و شهر اورشلیم(بیت المقدس) واقع در فلسطین را اشغال کنند. در همان سال، سپاه بزرگی مهیا و رهسپار نخستین جنگ صلیبی گردید. عده زیادی از جنگجویان صلیبی در طول سفر خطرناک از اروپا تا خاورمیانه جان خود را از دست دادند. آنها که زنده ماندند در سال ۱۰۹۹ میلادی بیت المقدس را تسخیر کردند. بین سالهای ۱۰۹۹ میلادی تا ۱۲۵۰ میلادی شش جنگ صلیبی دیگر رخ داد ولی در هیچ یک از آنها صلیبیون موفقیتی به دست نیاورند.
سالشمار
۱۰۷۱ م
ترکان مسلمان سپاهیان مسیحی امپراتوری بیزانس را در «جنگ ملازگرد»، در ترکیه کنونی، شکست دادند. مسلمانان برای تسخیر مجدد سرزمین فلسطین به رهبری حاج سیروس و اوجی گالانت که یادگار پیتزانقی بودند به جنگ ادامه دادند و پیروز شدند. و مدتهای مدیدی بیت المقدس را در اختیار خود داشتند.
۱۰۹۵ در «کلرمون»، واقع در فرانسه، پاپ اوبانوس دوم از مردان در خواست میکند تا سپاهی علیه ترکان مسلمان تشکیل دهند و شهر بیت المقدس (اورشلیم) را مجدداً تسخیر کنند.
آوریل ۱۰۹۶
یک راهب فرانسوی به نام پیر هرمیت (پیر منزوی) هزاران کشاورز را سازماندهی و فرماندهی کرد که بعداً به اسم سپاه صلیبی مساکین معروف شدند.
اگوست ۱۰۹۶
هنگامی که پیروان پیر هرمیت که به اندازه کافی مجهز نبودند، به آسیای صغیر رسیدند از سوی ترکان مسلمان مورد هجوم قرار میگیرند . در همان سال، سپاهی از شوالیهها و اشراف بهعنوان اولین سپاه منظم صلیبی از «لوپویی» واقع در فرانسه، حرکت کردند.
ژوئن ۱۰۹۹
بعد از سفری خطرناک که حدود سه سال طول کشید، صلیبیون به نواحی اطراف بیت المقدس رسیدند.
ژوئیه ۱۰۹۹
بعد از محاصرهای کوتاه، صلیبیون بیت المقدس را تسخیر و اهالی شهر را قتل عام کردند. آنها مسلمانان و یهودیان را با هم کشتند. یهودیانی که در کنیسههای خود پناه گرفته بودند زنده زنده سوزانده شدند.
۱۱۱۹
صلیبیان شهرهای مسیحی نشین جدید در سرزمین مقدس بنا کردند. دو گروه شوالیه جدید به نامهای تمپلار(پرستشگاه) و هاسپتیالر(مهمان نواز)، تشکیل داده شد. این شوالیهها در عین حال نجیب زاده نیز بودند. آنها در مقابل حمله مسلمانان، از مهاجران مسیحی که به سرزمین مقدس میآمدند، محافظت میکردند و هزینه بیمارستانی را که ایتالیاییها در سرزمین مقدس ساخته بودند را نیز می پرداختند.
۱۱۴۲
مهاجرانی از مسیحیان در سرزمین مقدس مستقر میشوند. آنها شروع به ساخت قصرهایی از جمله "قلعه شهسواران" در سوریه کردند. انبارهای زیرزمینی این قصرهای با شکوه ذخیره غذایی و سلاح را برای یک محاصره پنج ساله در خود جای میدادند.
۴۹- ۱۱۴۷
دومین گروه صلیبیون، به فرماندهی لوئی هفتم، پادشاه فرانسه و کنرادسوم، امپراطور آلمان، برای دفاع از بیت المقدس حرکت کردند. بعد از شکست در تسخیر شهر مسلمان نشین دمشق، دومین جنگ صلیبی تمام شد.
۱۱۸۱
صلاح الدین ایوبی جنگجوی مسلمان پادشاه مصر میشود . او فرمانده نظامی بسیار ورزیدهای بود که سپاه اسلام را متحد کرد.
۱۱۸۷
سپاه صلاح الدین نیروهای صلیبی را در «جنگ حطین» در هم کوبید . قصرها و پایگاههای صلیبیها یکی پس از دیگری به دست صلاح الدین افتاد. او بیت المقدس را مجدداً تسخیر کرد.
۹۲- ۱۱۸۹
سومین گروه صلیبیان به رهبری فلیپ دوم شاه فرانسه و ریچارد شیردل شاه انگلستان، در مقابل صلاح الدین قرار میگیرند و جلوی پیشروی او را میگیرند، اما نمیتوانند بیت المقدس را اشغال کنند . یک قرارداد صلح که در ارصوف در ارض مقدس امضاء شد. تسلط صلیبیون را در طول سواحل تضمین کرد. به زائران اجازه داده شد تا از بیت المقدس (اورشلیم) دیدن کنند. ریچارد شیردل در راه بازگشت به انگلستان بهوسیله دوک لئوپلد، فرمانروای اتریش، دستگیر و زندانی میشود. لئوپلد در ازای آزادی او باج هنگفتی طلب میکند.
۱۲۰۴
سپاهی که رهسپار چهارمین جنگ صلیبی گردید، هرگز به ارض مقدس نرسید، و به جای آن به قسطنطنیه حمله کرد. قسطنطینه پایتخت امپراتوری مسیحی بیزانس بود . صلیبیان شهر را غارت کردند و اهالی شهر را از دم تیغ شمشیرها گذراندند.
۱۲۱۲
در این سال یک چوپان به نام استیفن، در نزدیکی «واندوم» در مرکز فرانسه، یک سپاه صلیبی از بچهها را به سمت بیت المقدس فرماندهی و راهنمایی کرد. او اعتقاد داشت که کودکان میتوانند به جای زور از عشق برای شکست دادن مسلمانان استفاده کنند ودر حدود ۳۰۰۰۰ کودک از شهر «مارسی» در جنوب فرانسه، عازم بیت المقدس شدند. تعداد زیادی از کودکان در مسیر سفر جان دادند و بعضی از آنها به عنوان برده فروخته شدند. نتیجه جنگ صلیبی کودکان فاجعه بود.
۲۲-۱۲۱۷
پنجمین سپاه صلیبی در تسخیر مصر ناکام میماند.
۲۹-۱۲۲۸
ششمین سپاه صلیبی، به رهبری امپراتور مقدس روم، فردریک دون، دوباره بیت المقدس را به عنوان بخشی از قرار داد موقت صلح با مسلمانان، اشغال میکند.
۵۰- ۱۲۴۸
هفتمین سپاه صلیبی، به رهبری لوئی نهم (سن لوئی) پادشاه فرانسه، به مصر حمله میکند. نتیجه این جنگ صلیبی که طی آن لوئی نهم اسیر میگردد، فاجعه آمیز بود.
۱۲۹۱
مسلمانان شهر عکا، آخرین منطقه تحت نفوذ صلیبیان در ارض مقدس، را فتح میکنند . این پیروزی به جنگهای صلیبی پایان بخشید.
صلیبیان با طعم زندگی مرفه و آسایش جدیدی که در سرزمین مقدس چشیده بودند از فلسطین به خانه هایشان در اروپا باز میگشتند. در كتاب تاريخ نهضتهاي ديني معاصر اثر علي اصغر حلبي پايان جنگ 1270م عنوان شده است آثار جنگهای صلیبی
لوت (عود)
شوالیههایی که از جنگهای صلیبی در خاورمیانه باز میگشتند، رهآوردهای فراوانی را از سرزمینهای عربی با خود به اروپا آوردند که یکی از این رهآوردها ساز بربط یا همان عود میباشد. موسیقی نواخته شده با ساز عود، در دربار پادشاهان قرون وسطی محبوبیت خاصی به دست آورد. آهنگهای عود روی سیمهای پنج جفتی ساز عود نواخته میشد.
شکر و ادویه
در اروپای قرون وسطی، از عسل برای شیرین کردن غذاها و نوشیدنیها استفاده میکردند. صلیبیون نیشکر را به خانه بردند. قند و شکر به عنوان اشیاء گرانبها، در گنجینهها نگهداری شد و فقط در مناسبتهای مخصوص مورد استفاده قرار میگرفت. صلیبیون همچنین ادویه جاتی مثل فلفل سیاه، دانههای خشخاش (تخم خشخاش)، سیر و همچنین میوههای خشک شده و لیمو را با خود به اروپا بردند. دولت-شهر ونیز، در شمال ایتالیا، در زمینه واردات مواد غذایی جالب توجه و جدید از خاورمیانه شکوفایی خاصی پیدا کرده بود.
بهداشت و طرز لباس پوشیدن
صلیبیان همچنین روی زندگی ثروتمندان قرون وسطی اثر گذاشتند. در گرمای سرزمین مقدس، صلیبیون لباسهای سبک تر و گشادتر پوشیدند و دمپایی به پا کردند. در آب و هوای داغ خاورمیانه سربازان مجبور بودند بیشتر خود را بشویند، که این کار با استفاده از صابونها و عطرهای محلی صورت میگرفت. هنگامی که آنها به خانههای خودشان در اروپا بازگشتند، عادت حمام کردن را ادامه دادند. آرایش موهای اروپایی هم از آرایش موهای مسلمانان تأثیر گرفت. اولین گروه صلیبیان موهای خود را کوتاه نگاه میداشتند تا کلاه خودهای خود را به راحتی بر سر بگذارند. صلیبیون بعدها به پیروی از شرقیان، موی خود را بلند میکردند و مجعد میساختند و آن را با حنا رنگ میکردند.
پارچههای بسیار زیبا
پارچههای زیبای بافته در سرزمینهای اسلامی، در اروپای قرون وسطی با استقبال عمومی روبه رو شد. پارچههای نخی نرم، مثل چیت و موصلی و تور بافته شده در غزه را، خانمهای اروپایی بهعنوان مقنعه یا روبند ازکلاههای زیبایشان میآویختند. حریر گلدار و خوشرنگ دمشقی، پارچه پر طرفدار دیگری بود که صلیبیون از خاورمیانه به ارمغان میبردند. مسلمانان فرشها و قالیچههای رنگی میبافتند که صلیبیون با خود به کشورشان میبردند.
قالیچههای ایرانی
بعد از جنگهای صلیبی فرشها و قالیچههای ایرانی کف اتاقها ورودی مبلهای خانههای قرون وسطی را پوشاند. پیش از آن برای پوشش کف اتاقها از بوریا استفاده میشد.
آلات موسیقی
بعد از جنگهای صلیبی، ترویدورها، نغمه سرایان دربار از پادشاهان اروپای قرون وسطی، آوازهای خود را با نوای ساز عود Lute همراه ساختند. این ساز دارای پنج رشته سیم بود و از سرزمینهای اسلامی به اروپا برده شد.
عینک
صنعتگران مسلمان اطلاعاتی را که درباره اعضای بدن انسان داشتند، با تخصص شیشه سازان ترکیب کردند وانواع عدسیهای طبی را برای عینک ساختند. صلیبیان از این تخصص برای ساخت عدسی استفاده کردند و در اوایل قرن چهاردهم، عینکهای مطالعه با عدسیهای محدب در یک کارخانه در ونیز ساخته شدند.
سفر به بیت المقدس
نخستین گروه از جنگجویان صلیبی از راه خشکی به فلسطین سفر کردند. آنها از مجارستان عبور کرده و مستقیم از میان قسطنطنیه گذشتند و بعد به ارض مقدس (سرزمین فلسطین) پا گذاشتند. کشتیهای آنها استحکام لازم را نداشت و قادر به سفر دریایی نبودند. اما بعداً جنگجویان صلیبی از راه دریا و از طریق مدیترانه به بیت المقدس سفر کردند.
سفر جنگجویان صلیبی
سفر به سرزمین مقدس، چه از راه دریا چه از راه خشکی، طولانی و مخاطره آمیز بود. اولین گروه از جنگجویان صلیبی بعد از ۳ سال به بیت المقدس رسیدند.
صلیبیون علوم اسلامی را در شمال اروپا منتشر ساختند. علوم جدیدی را که صلیبیون با خود از شرق به اروپا بردند همه چیزرا از دریانوردی و فیزیک نور گرفته تا حسابداری و معماری، دستخوش تغییر ساخت. برای مثال، روش شمارش از ۰ تا ۹ (دستگاه دهدهی) که مسلمانان آن را از هندیان فرا گرفته بودند و یا در برخی کتب تاریخی کشف قوانین حرکت کروی بودن زمین و اختراع عدسی را به مسلمانان نسبت داده و معتقدند که این اختراعات و اکتشافات یا بعدا ترجمه و به نام اروپاییان ثبت شده یا ندانسته برای بار دوم این دستاورد ها را کشف و اختراع کردند مثلا اختراع عدسی و تلسکوپ در بین مسلمانان مربوط به حدود قرن دهم و یازدهم میلادی توسط دانشمند ایرانی (ابن هیثم ) است ولی مجامع جهانی اختراع تلسکوپ را به گالیله نسبت داده اند لازم به ذکر است که در جنگ صلیبی اول تمام کتب مسلمانان سوزانده شد ولی در جنگ صلیبی دوم به دستور کلیسا و یا پادشاه کتب باقی مانده جمع آوری و به اروپا اورده شد. در نتیجه علوم ایرانی-اسلامی به اروپا راه یافت و به طور وسیعی مورد استفاده قرار گرفت.الکامل فرزند ارشد صلاح الدین نیز پس از فهمیدن علاقه فردریک دوم به دانش مسلمانان، گروهی از ریاضیدانان و منجمان مسلمان را روانهٔ کاخ فردریک کرد(این کار با خشم شدید پاپ وقت همراه بود.)
جذام
نتایج جنگهای صلیبی همیشه پر سود نبود. بیماریهایی مانند جذام، مرضی که روی پوست و اعصاب بیمار اثر نامطلوب میگذارد، به علت جنگ و عدم رعایت بهداشت شیوع پیدا کرد. این بیماری شکل ظاهری بیمار را تغییر میداد و افراد جذامی در جوامع قرون وسطی از جامعه طرد میشدند. جذامیان فقط مجاز بودند در «جذامی خانهها» که در خارج از دیوارهای شهرها قرار داشتند، سکونت کنند. هنگامیکه افراد جذامی میخواستند از یک «جذامی خانه» به «جذامی خانه» دیگری بروند، مجبور بودند که با خود زنگهایی را حمل کنند و مرتب آن را به صدا در آوردند تا بدینوسیله به دیگران اعلام خطر کنند که افراد مبتلا به جذام در حال عبور هستند.
جنگ صلیبی کودکان
جنگ صلیبی کودکان مجموعهای از رخدادهای تاریخی و خیالی است که به سال ۱۲۱۲ میلادی رخ دادهاند. طبق روایت دستهای از کودکان از اروپا به سمت اورشلیم حرکت داده شدهاند.
با " دیده تکانی " ... " دیدن را دیدنی کنیم " .
* تبعیت از طبیعت "... " دوبتره باید شد "... * تقویم گذشته را " پایه کن "... بقیه اش را " پاره " کن... * بهار " گل خواهد کاشت " ... " اگر در باغ باشی ". * بارها ، بار زندگی را " کشیده ایم "... چقدر مزه آن را " چشیده ایم "؟ * بهار... " برگ سبزی " است " تحفه در پیش"... * بیهوده عمر را " تقدیم " کردیم ... " تقویم "را باور نکردیم . * " پارسایی "... " پارسال " و امسال نمی شناسد . * با گذشت " بدی "... پیش به سوی روزهای " بعدی"... * به " خاطر زندگی " ادامه دهیم ... نه به " خاطره زندگی " * وقتی "درس گرفت"... زندگی را در "دست گرفت " ... * کسی که " می کارد"... رحمت الهی را " می کاود ". * گره مشکلات را " باز کنیم "... ساز نو " آغاز کنیم "... * اگر دیگران را " زیاد دوست داشتی "... " دوست زیاد داشتی ". * " قطع امید "... از * قطع نخاع " بدتر است ... * چون خود را " گول می زد " ... هیچ گاه " گل نزد"! * چوب " چارچوب های ذهنی " خود را می خوریم... * " تقویم " ... فرصت ها را " تقدیم " می کند . * بعضی " خوب نمی بینند " ... برخی " خوب را نمی بینند ". * خیال پرداز ، از گذشته " می نالد " ... به آینده " می بالد ". * " بهار " بدون " جوانه " ... چقدر پاییز است ! * " حرکت " ... در " ضمیر زمین " ریشه دارد " . * با " دیده تکانی " ... " دیدن را دیدنی کنیم " . * برای اینکه " راه را بیابم " ... باید با دیگران " راه بیابم ". * پشت سر روزهای رفته " آب ریختم " ... ولی " آب از آب " تکان نخورد ! * آیا فردای " پیش رو " ... همان دیروز " پشت رو " است ؟ * با " همپذیری "... " سایبان هم " باشیم ...
علی درویش (عشقالگر ) ساعت-لحظات را تیک می زد.... تیک ... تیک ... تیک ...
* روز " درخشان تر " از شب ... " ماه تر " از روز .... * اگر "ساعت مچی "... "مچ ما را " در وقت کشی می گرفت ... * وقتی " لبخند را زدم "... " دلگیر نشد. * دیروز جان سژرد و امروز در حال "احتضار "... و ما همچنان در " انتظار "... * روز " نو... "روزنه ای نو"... * گذشته "در گذشته"... "در گذشته " زندگی نکنیم . * وقتی "سخت گیری" می کنم .." سخت- گیر " می کنم . * اگر روزی " خورشید "... "خواب بماند"... * اگر می خواهید "یک شنبه " به همه چیز برسید ... "لطفا بخوابید". * عمر " دو روزه " را... "امروز و فردا " نکنیم . * " روز تازه "...با " ژاسخی تازه " اهدافت را آفتابی کن... * زمان به " سرعت "... در حال "سرقت".. * سر وقت " زندگی ... *قبل از مرگ " سر وقتمان بیاید . * "با اعتماد به نقش" ... انتظار فردا را " زیبا تر بکش". * با " زمان " زندگی کنیم .. با "زبان " برازندگی کنیم... * بزرگان " ضخامت عمرشان "... بیش از " طول عمرشان " است . * یک ماه طول می کشد تا " تخته سیاه " شب ... " صورت ماهش " را نقاشی کند . * چند سال داری ؟ " اشتباه است ... " چند سال داشتی ؟ "
علی درویش (عشقالگر ) اگه گفتین یک فیل بره بالای درخت چی میشه؟
1. اولين دختري که به تورتون خورد ازش شماره بگيرید. البته اگه مامان جونتون این توصیه رو انجام بده ایمنیش بالاتره و بهتر جواب می ده (ولي چون در اين کار استعداد نداريد بهتره دور اينکار را خط ِ قرمز بکشيد)
نکته1: چون در اين کار هم مثل مورد ِ (1) ..... نداريد ، بهتره عينک بزنيد، اون هم از نوع دودی!
نکته: قبلش دورو بر تان را يه نگاهي بندازيد چون ممکنه يه دفعه اي يه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحيفتان را بچلاند.
نکته: که در اين صورت نه تنها به شما ديگه محل نمي ده، ۲تا لنگه کفش هم نثارتان مي کنه.
نکته:در صورت موفّق نشدن در اين مورد يه ظرف حتماً آماده کنيد، البته تونگ باشه بهتره. حتماً ميپرسي براي چي؟ خوب ديگه، براي ترشي. (آدم كه اینقد خرفت نميشه)
نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر؟ اشتباه بگيريد واونم بخوابه و ديگه بلند نشه.که در اين صورت (فاتحه مع صلوات)...
چي؟!! خونه نداري... اشکال نداره عوضش ماشین داري...
بازم چي؟!! ماشین هم نداري...خوب مشکلي نيست ... کار که داري بعداً هم؛ ميشه خونه و ماشين خريد.
واي نگو که کار هم نداري!!! ترشي هم که اُفتادي، پس بهتره بري يه جايي خودت را گمو گور کُني.
1- چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
30- نظر شما راجع به مردها چیست؟ متاسفانه تا حالا کسی از مردا بیکار نبوده که بشینه قوانین مردونه رو رو کاغذ بیاره تا شماها (خانوم هاشون) براحتی بفهمین و درکشون کنین، خوشبختانه از اون جایی که وقتی بیکار می شم یه سری به وبلاگم می زنم، تصمیم گرفتم این قوانین رو به رشته تحریر در بیاورم تا لا اقل یه لطفی در حق شماها و شوهراتون کرده باشم، به امید اینکه بهشون عمل کنید: لطفا دقت کنید که تمام این قوانین با عدد یک شماره گذاری شدن یعنی هیچ کدومشون برتری نسبی به دیگری ندارن:
۵ صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..
![]()
۱ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱/۵ ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .
و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!! مرکز آموزش بزرگسالان برگزار میکند کلاسهاى بهاره براى خانم ها
مسابقه فوتبال یک ورزش است نه فیلم غیر اخلاقی آيا میتوان با آمادگی قبلی برای رفتن به مراسم عروسی همزمان با آقایان حاضر شد؟ نحوه گرفتن صحیح فرمان اتومبیل (بطور ثابت و در حال دور زدن) نحوه تشخیص تاریخ انقضاء مواد خوراکی از روی بسته آنها هنگام خرید عدم ترس از نازل پمپ بنزین و استفاده از آن اهمیت دادن به ظاهر و هیکل خود بعد از ازدواج به مانند قبل آن گفتن "عزیزم" به شوهر سلامتى شمارا به خطر نمیاندازد چطور می توان با تلفن زیر 30 دقیقه صحبت کرد؟ آيا از لحاظ ژنتيکى غيرممکن است که هنگامی که خانم های خودمانی با هم تنها هستند حرف های زشت نزنند؟ تفاوتهاى بنيادى بين شوهر و آرنولد شوارتزنگر ، براد پیت و بیل گیتس رد نشدن از جلوی تلویزیون با جارو به هنگام پخش فینال جام باشگاه های اروپا عدم حساسیت به دختران زیبا تر از خود و عدم زشت خطاب کردن آنها و ایراد بستن به آنها
شوهر: سلام،من Log in کردم.
زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خريدی؟
شوهر: Bad command or File name زن: ولی من صبح بهت تاکيد کرده بودم!
شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel
زن: خوب حقوقتو چيکار کردی؟
شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time
زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.
شوهر: Sharing Violation, Access Denied
زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا يک تصميم اشتباه بود.
شوهر: Data Type Mismatch
زن: تو يک موجود بدرد نخور هستی.
شوهر: By Default
زن: پس حداقل بيا بريم بيرون يه چيزی بخوريم.
شوهر: Hard Disk Full
زن: ببينم ميتونی بگی نقش من تو زندگی تو چيه؟
شوهر: Unknown Virus Detected
زن: خب مادرم چی؟
شوهر: Unrecoverable Error
زن: و رابطه تو با رئيست؟
شوهر: The only User with Write Permission
زن: تو اصلا منو بيشتر دوست داری يا کامپيوترتو؟
شوهر: Too Many Parameters
زن: خوب پس منم ميرم خونه بابام.
شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed
زن: خوب گوشاتو بازکن، من ديگه بر نميگردم!
شوهر: Close all Programs and Logout for another User
زن: می دونی، صحبت کردن باتو فايده نداره، من رفتم
با واردات دخترهای چینی با مهریه کم حالا آقا پسرها ناز می کنند
از کلیه دوشیزگان قد بلند زیبا روی واجد شرایط زیر تقاضا دارم تقاضانامه ها و رزومه خود را جهت ربودن دل بنده به صورت پیغام در قسمت نظرات یا به وسیله ایمیل به نشانی بنده بفرستند. ما تو کارمون پارتی بازی نداریم، یعنی لطفا از قرار دادن پول نقد در نامه یا پیغام خود بپرهیزید و هی نگید ما فامیل فلانی هستیم!
یه روز یه آقایی نشسته بود و روزنامه می خوند که یهو زنش با ماهی تابه می کوبه تو سرش. مرده میگه: برای چی این کارو کردی؟ زنش جواب میده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه کاغذ پیدا کردم که توش اسم سامانتا نوشته شده بود ... مرده میگه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش سامانتا بود. زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه.
ديگه خانومه داشت راستي راستي جوش مياورد ولي نمي خواست باعث مشاجره بشه وقتي فقط يه دونه شيريني ته پاکت مونده بود. خانومه فکر کرد. اه . حالا اين آقاي پر رو و سواستفاده چي چه عکس العملي نشون ميده..هان؟ آقاهه هم با کمال خونسردي شيريني آخري رو ور داشت، دو قسمت کرد و نصفشو داد خانومه ونصف ديگه شو خودش خورد. - آيا ميدانيد با هوشترين زن دنيا 5 فوقليسانس دارد و ضريب هوشي او 200 است و دنبال كار است.
عروسی رفتن دخترها:
دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار " پرو" لباس داره ... اون دامن رو با این تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال! ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره! بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه... اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و... که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه... حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه...مثلا ممکنه "شینیون" کنه یا مدل دار سشوار بکشه...! البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامشم حفظ بکنه... یه رژیمی هم برای پوست صورت و بدنش می گیره..! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم! ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی (اینا دستور غذا نیستنا!) گرفته تا لیمو ترش (این لیمو ترش واقعا معجزه می کنه، به یه بار امتحانش می ارزه!) خوب، روز موعود فرا می رسه! ساعت 8 صبح از خواب بیدار می شه (انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 می یاد بیرون... (البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره... که تا ساعت 11 در حمام تشریف داره!) بعد از ناهار...! لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت 1:30 بعد از ظهر... توی آرایشگاه کلی نظر خواهی می کنه از اینو اون که چه مدل مویی براش بهترتره، هر چی هم ژورنال آرایشگر بنده خدا داره رو می گرده (البته حتما روزهای قبل مد موهای زیادی رو دیده، یا از تو fashiontv یا moda tv و... یا internet...اما هنوز به نتیجه ای نرسیده!!) آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!! ساعت 3 می رسه خونه... بعد شروع میکنه به آرایش کردن...! بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره (که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری از چهره ی زیباش می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده! ساعت 8 عروسی شروع می شه... یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه! عروسی رفتن پسرها: قبل از ازدواج : خوابيدن تا لنگ ظهر
1- مردان خوب، زشت هستند.
۲- مردان خوش قیافه، خوب نیستند.
۳- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.
۴- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.
۵- مردانی كه آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.
۶- مردانی كه آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می كنند ما به دنبال مال آنها هستیم.
۷- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند.
۸- مردان خوش قیافه، كه آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیكنند كه ما به اندازه كافی زیبا هستیم.
۹- مردانی كه تصور می كنند ما زیبا هستیم، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند.
۱۰- مردانی كه تا حدی خوش قیافه هستند، تاحدی خوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هستند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند).
۱۱- مردانی كه هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی كه ما پیشقدم می شویم، اتوماتیك وار علاقه را در ما از بین میبرند
سبيل:
۱- دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند.
۲- اگر یه دختر 1 مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر 1 مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده! ۳- یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه یه هفته افسرده میشه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!
۴- دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره! ۵- نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و .........هست. ۶- دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره. ۷- دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند! ۸- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن. ۹- اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید. ۱۰- دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا ۱۱- اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک جمع فقط سوتی میدن! ۱۲- یک دختر اگر 24 ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه اما یک پسر اگر 24 ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت میکنه. ۱۳- پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن! ۱۴- یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت 7. اما یه پسر اگر یه دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت 7 و 2 دقیقه و 24 ثانیه,اینم شماره تلفن من ..... سر ساعت 9 منتظر تماستم! ۱۵- اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه , پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه ولی اگر یه پسر به یه دختر نگاه کنه دختره فکر میکنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش! ۱۶- بعد از خوندن این مطلب پسرا اول 2 دقیقه فکر میکنن تا مفهوم مطلب رو بفهمند و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمند می زنن زیر خنده و میگن خیلی باحال بود اما دخترا بعد از خوندن این مطلب 2 ساعت حرص می خورن و فکر میکنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رو نفهمیدن به نویسنده اش میل میزنن و فحش میدن!!! - چطوری یک زرافه را در یخچال بگذاریم؟
پسر ها :
با ماشين ميرن به بانک، پارک ميکنن، ميرن دم دستگاه عابر بانک کارت رو داخل دستگاه ميذارن، کد رمز رو ميزنن، مبلغ درخواستی رو وارد ميکنن، پول و کارت رو ميگيرن و ميرن. دخترها : با ماشين ميرن دم بانک، در آينه آرايششون رو چک ميکنن، به خودشون عطر ميزنن، احتمالاً موهاشون رو هم چک ميکنن، در پارک کردن ماشين مشکل پيدا ميکنن، در پارک کردن ماشين خيلی مشکل پيدا ميکنن، بلاخره ماشين رو پارک ميکنن، توی کيفشون دنبال کارتشون ميگردن، کارت رو داخل دستگاه ميذارن، کارت توسط ماشين پذيرفته نميشه، کارت تلفن رو ميندازن توی کيفشون، دنبال کارت عابربانکشون ميگردن، کارت رو وارد دستگاه ميکنن، توی کيفشون دنبال تيکه کاغذی که کد رمز رو روش ياداشت کردن ميگردن، کد رمز رو وارد ميکنن، ۲دقيقه قسمت راهنمای دستگاه رو ميخونن، کنسل ميکنن، دوباره کد رمز رو ميزنن، کنسل ميکنن، دوست پسرشون رو صدا ميزنن که کد صحيح رو براشون وارد کنه، مبلغ درخواستی رو ميزنن، دستگاه ارور (خطا) ميده، مبلغ بيشتری رو درخواست ميکنن، دستگاه ارور (خطا) ميده، بيشترين مبلغ ممکن در خواست ميکنن، انگشتاشون رو برای شانس رو هم ميذارن، پول رو ميگيرن، برميگردن به ماشين، آرايششون رو توی آينه عقب چک ميکنن، توی کيفشون دنبال سويچ ماشين ميگردن، استارت ميزنن، پنجاه متر ميرن جلو، ماشين رو نگه ميدارن، دوباره برميگردن جلوی بانک، از ماشين پياده ميشن، کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر ميدارن (حواس نمیذاره واسه آدم)، سوار ماشين ميشن، کارت رو پرت ميکنن روی صندلی کنار راننده، آرايششون رو توی آينه چک ميکنن، احتمالا يه نگاهی هم به موهاشون ميندازن، میندازن توی خيابون اشتباه، برميگردن، ميندازن توی خيابون درست، پنج کيلومتر ميرن جلو، ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا انقدر یواش میره)
ما اکنون در دسترس نیستیم؛ لطفا" بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید:
اگر شما یکی از بچه های ما هستید؛ شماره 1 را فشار دهید. اگر می خواهید بچه تان را نگه داریم؛ شماره 2 را فشار دهید. اگر می خواهید ماشین را قرض بگیرید؛ شماره 3 را فشار دهید. اگر می خواهید لباسهایتان را تعمیر کنیم؛ شماره 4 را فشار دهید. اگر می خواهید بچه تان امشب پیش ما بخوابد؛ شماره 5 را فشار دهید. اگر می خواهید بچه تان را از مدرسه برداریم؛ شماره 6 را فشار دهید. اگر می خواهید برای مهمانان آخر هفته تان غذا درست کنیم؛ شماره 7 را فشار دهید. اگر می خواهید امشب برای شام بیایید؛ شماره 8 را فشار دهید. اگر پول می خواهید؛ شماره 9 را فشار دهید. اما اگر می خواهید ما را برای شام دعوت کنید یا ما را به گردش ببرید، بگویید، ما داریم گوش می کنیم ...
مامان
- بعله ؟ - من می خوام به دنیا بیام … - باشه . - مامان - بعله ؟ - من شیر می خوام - باشه - مامان - بعله ؟ - من جیش دارم - خب - مامان - بعله ؟ - من سوپ خرچنگ می خوام - چشم - مامان - بعله ؟ - من ازون لباس خلبانیا می خوام - باشه - مامان - بعله؟ - من بوس می خوام - قربونت بشم - مامان - جونم ؟ - من شوکولات آناناسی می خوام - باشه - مامان - بعله ؟ - من دوست می خوام - خب - مامان - بعله ؟ - من یه خط موبایل می خوام با گوشی سونی - چشم - مامان - بعله ؟ - من یه مهمونی باحال می خوام - باشه عزیزم - مامان - بعله ؟ - من زن می خوام - باشه عزیز دلم - مامان - بعله ؟ - من دیگه زن نمی خوام - اوا … باشه - مامان - .. بعله - من کوفته تبریزی می خوام - چشم - مامان - بعله ؟ - من بغل می خوام - بیا عزیزم - مامان - بعله ؟ - مامان - بعله - مامان - … جونم ؟ - مامان حالت خوبه - آره - مامان ؟ - چی می خوای عزیزم - تو رو می خوام .. خیلی - … ***
- بابا
ما اکنون در دسترس نیستیم؛ لطفا" بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید:
۱- دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند. ۳- یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه یه هفته افسرده میشه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!
1- مردان خوب، زشت هستند. ۲- مردان خوش قیافه، خوب نیستند. ۳- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند. ۴- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند. ۵- مردانی كه آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند. ۶- مردانی كه آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می كنند ما به دنبال مال آنها هستیم. ۷- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند. ۸- مردان خوش قیافه، كه آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیكنند كه ما به اندازه كافی زیبا هستیم. ۹- مردانی كه تصور می كنند ما زیبا هستیم، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند. ۱۰- مردانی كه تا حدی خوش قیافه هستند، تاحدی خوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هستند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند). ۱۱- مردانی كه هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی كه ما پیشقدم می شویم، اتوماتیك وار علاقه را در ما از بین میبرند
خوب، روز موعود فرا می رسه!
عروسی رفتن پسرها:
عروسی رفتن دخترها: دخترها نمیتوانند
ساعت 2 بعد از ظهر
یک دختر در حمام
1ـ لباساشو رو درمیاره، رنگ روشن ها رو تو یک سبد و تیره ها رو تو یکی دیگه میگذاره. 2ـ در حموم رو از تو قفل میکنه، جلوی آیینه می ایسته، شکمش رو که تمام مدت داده بود تو، میده بیرون و شروع میکنه به غر غر و ایراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش.
3ـ در کمد رو باز میکنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت، مو، بدن، کف پا و ... رو بیرون میاره و می چینه رو لبه وان.
4ـ موهاش رو با شامپوی نارگیلی تقویت کننده! پرپشت کننده! براق کننده و...میشوره و هفده دقیقه ماساژ میده.
5ـ یکبار دیگه با همون شامپو موهاشو میشوره!
6ـ نرم کننده معطر پرتقالی رو به موهاش میماله تا 100 میشماره!
7ـ سی و پنج دقیقه زیر دوش می مونه. خوب آخه باید خیالش راحت بشه که تمام مواد شیمیایی از موهاش پاک شده. وگرنه بعد از حموم موها وز میکنه.
8ـ خمیر ریش داداشی رو کش میره و شیش کیلو خالی میکنه رو ساق پا و دست و پشت لب. بعد یه تیغ بر میداره و یا علی. آی
9ـ موهاش رو حسابی می چلونه! حوله رو مثل عمامه می پیچه دور سرش. تو آیینه خودشو ورانداز میکنه. از اینکه در اثر کشش حوله چشم و ابروش کشیده شده! احساس خوشگلی می کنه و یه ماچ گنده واسه عکس خودش تو آیینه میفرسته!
10ـ خوشحالیش زیاد دوام نمیاره. چون یه جوش سرسیاه بی اجازه نوک دماغش سبز شده!
11ـ تمام نقاط بدنش رو معاینه میکنه و با ناخن و موچین میره به جنگ جوشها و موهای زائد بی تربیت!
11ـ حوله ش رو می پوشه و میره به اتاقش. تمام بدنش رو با لوسیون چرب میکنه!
12ـ چهل بار لباس می پوشه و در میاره تا انتخاب کنه!
13ـ 45 دقیقه پشت میز توالت می شینه و آرایش میکنه.
ساعت 8:40 شب
ساعت 4 بعد از ظهر
1ـ همون طور که رو تخت نشسته، لباساشو میکنه. هر کدوم رو پرت میکنه یه گوشه اتاق!
2ـ نیم وجب حوله رو میگیره دور باسنش و میره به سمت حموم...
3ـ می ایسته جلوی آیینه. شکمش رو میده تو. بازو میگیره. فیگور چپ! فیگور راست! نیم ساعت قربون صدقه خودش میره! (این قد و بالا رو ببین چه کرده .لای لای لالای لای) مامان جونش هم از تو آشپزخونه تایید میکنه.
4ـ زیر بغلش رو بو میکنه و رنگ چهره ش بر میگرده. سبز، آبی، بنفش!
5ـ در کمد شامپو ها رو باز نمیکنه چون اصلا توش چیزی نداره!
6ـ با قالب صابون سبزش زیر بغلهاشو کف مالی میکنه. یه عالمه مو می چسبه به صابون!
7ـ با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم میشوره..
8ـ نرم کننده مو؟؟؟؟؟؟؟ برو بابا...
9ـ زیر دوش
10ـ دو دقیقه بعد دوباره میزنه زیر خنده، آخه این دفعه بوش رسیده به دماغش...
11ـ چاه حموم رو هدف گیری میکنه و ....
12ـ از زیر دوش میاد بیرون و یکهو می بینه یادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه فرش و کف خونه خیس شده. (بیخیال...مامان خشک میکنه
13ـ حوله فسقلیش رو می پیچه دور باسنش و همون طور خیس خیس میره تو اتاق
14ـ حوله خیس رو پرت میکنه رو تخت و 2 دقیقه ای لباس می پوشه
ساعت 4:15 بعد از ظهر
بیچاره مردا : اگه تیپ بزنن ، میگن : با کی قرار داری؟ تیپ نزنن ، میگن : اصلان سلیقه نداری. زیاد بگن دوستت دارم ، میگن ک باز چه نقشه ای کشیدی؟ نگن دوستت دارم ؟ میگن : پای کی وسطه ؟ زیاد بخندن ، میگن دیوونه شدی ؟ نخندن ، میگن : چه مرگته ؟ شام بخوان : میگن : میگن فقط فکر شکمشه شام نخوان ، میگن : معلوم نیست با کی شام کوفت کرده . بیچاره مردا
****************************************************************************************************
لره زنگ می زنه به 110 میگه : فرمان و کلاج و دنده ماشینو دزدیدن. پلیس میگه : لری؟ میگه : اره میگه : صندلی عقب نشستی بیا جلو
****************************************************************************************************
بند شلوارتم ولم کنی آبروتو میبرم. (جدید ترین sms عشقی تهدید امیز )
****************************************************************************************************
ترکه بچش بعد از عید بدنیا میاد ، اسمشو می زاره پست فطرت
**************************************************************************************************** کمیته برادران از برادران لر خواست که بعد از انداختن سکه به صندوق صدقات ، بچه های خود را سوار صندوق نکنند .
****************************************************************************************************
ترکه اتیش می گیره ، می برنش دکتر ، دکتر میگه : 90% شکستگی و یک درصد سوختگی ،چیکارش کردید ؟ کمک مریض می گه : آب نبود آتیش با بیل خاموش کردیم.
****************************************************************************************************
درجه نظامی ترکها خرجوخه خرباز خربان خرگرد خرهنگ خردار خرتیپ خرلشگر اسب
****************************************************************************************************
بعد از 3 برابر شدن قیمت نان و اب ، حوزه ی علمیه ی قم فتوا داد : 1- نظافت هیچ ربطی به ایمان ندارد . 2- ماه رمضان به شش ماه افزایش یافت . 3- مهمان دشمن خداست .
**************************************************************************************************** اردبیلیه پشت ماشینش نوشت شاید این جمعه بیاید شاید . بهش میگن : اقا جمعه میاد. میگه : جمعه میاد تهران ، تا برسه اردبیل میشه شنبه
****************************************************************************************************
تور ویژه تابستان 90 : سواحل زیبای بهشت با پرواز بویینگ 727 ایران ایر " آخرت گشت "سفر را با ما تجربه کنید شاد بروید ، شاد روان برگردید...
****************************************************************************************************
به یارو یه سوسمار نشون می دن ، میگن : شما به این چی میگید ؟ گفت : ما غلط بکنیم چیزی بهش بگیم....
****************************************************************************************************
هواپیمای توپولوف تهران-مشهد به سلامت نشست. کارشناسان در پی علت حادثه اند.
****************************************************************************************************
لرها در یک سرقت مسلحانه ابسردکن بانک کشاورزی را بجای گاوصندوق دزدیدن
****************************************************************************************************
زن مثل ویروسه اگه وارد زندگیت بشه : 1- جیباتو search می کنه 2- پولاتو delet می کنه 3- خانوادتو editمی کنه 4- ارتباط با دوستاتو cut می کنه 5-خوشیهاتو cancel می کنه 6- اخرشم مخت hang میکنه....
****************************************************************************************************
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
||||||||||||||||||||
![]() |